English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9331 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
supple U انعطاف پذیر
elastic U انعطاف پذیر
flexible U انعطاف پذیر
flexible disk U دیسک انعطاف پذیر
flexible footing U شالوده انعطاف پذیر
flexible U انعطاف پذیر تا شدنی
elastic supply U عرضه انعطاف پذیر
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
flexible tariff U تعرفه انعطاف پذیر
flexible price U قیمت انعطاف پذیر
flexible pavement U شوسه انعطاف پذیر
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
caveator U کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
blood chit U تقاضای مساعدت و اهدای خون بازوبند تقاضای کمک ازمردم
theory of effective demand determination U نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
inflexion U انعطاف
inflection U انعطاف
inflections U انعطاف
inflexions U انعطاف
plasticity U انعطاف
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
malleability U قابلیت انعطاف
rigidity U انعطاف ناپذیری
pliable U قابل انعطاف
uncompromisingly U غیرقابل انعطاف
resile U انعطاف داشتن
flexibtlity U انعطاف پذیری
plasticity U انعطاف پذیری
pliability U قابلت انعطاف
inflexibility U انعطاف ناپذیری
flexible U قابل انعطاف
uncompromising U غیرقابل انعطاف
flexibility U انعطاف پذیری
flexibility U قابلیت انعطاف
rigid U انعطاف ناپذیر
nonflexible price U قیمت انعطاف ناپذیر
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
flexible disk U دیسک قابل انعطاف
flexible cord U سیم قابل انعطاف
rigidity of wages U انعطاف ناپذیری مزدها
price rigidity U انعطاف ناپذیری قیمت
price responsiveness U انعطاف پذیری قیمت
rigidity of prices U انعطاف ناپذیری قیمت ها
waxy flexibility U انعطاف پذیری مومی
flexibilitas cerea U انعطاف پذیری مومی
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
intorsion U پیچش ساقه انعطاف
intortion U پیچش ساقه انعطاف
flexible shaft U محور قابل انعطاف
lock step U غیر قابل انعطاف
soft <adj.> U نرم وقابل انعطاف
smooth <adj.> U نرم وقابل انعطاف
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
economic flexibility U انعطاف پذیری اقتصادی
malleable U نرم وقابل انعطاف
flexible joint U اتصال قابل انعطاف
flexible lead U اتصال قابل انعطاف
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
unalterably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
software flexibility U انعطاف پذیری نرم افزار
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
immutably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
unchangeably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
bine U هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
at the request of U تقاضای
at the instance of U به تقاضای
aggregate demand U تقاضای کل
total demand U تقاضای کل
applications U تقاضای کار
at my request U مطابق با تقاضای من
application U تقاضای کار
give U تقاضای رای
gives U تقاضای رای
pop the question <idiom> U تقاضای ازدواج
giving U تقاضای رای
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
aggregate market demand U تقاضای کل بازار
request substitution U تقاضای تعویض
complementary demand U تقاضای تکمیلی
composite demand U تقاضای مرکب
re claim U تقاضای مجدد
demand for payment U تقاضای پرداخت
inelastic demand U تقاضای بی کشش
maximum demand U تقاضای بیشینه
effective demand U تقاضای موثر
national demand U تقاضای ملی
request to send U تقاضای ارسال
elastic demand U تقاضای با کشش
market demand U تقاضای بازار
application for loan U تقاضای وام
joint demand U تقاضای مشترک
final demand U تقاضای نهائی
excess demand U تقاضای بیش از حد
factor demand U تقاضای عوامل
at the instance of U بر حسب تقاضای
complementary demand U تقاضای مکمل
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
law of downward sloping demand U قانون تقاضای نزولی
downward sloping demand curve U منحنی تقاضای نزولی
elastic demand U تقاضای کشش دار
to request issuance U تقاضای صدور کردن
toa for a job or position U تقاضای شغل کردن
apply for a divorce U تقاضای طلاق کردن
soft market U بازار با تقاضای خوب
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
rpo U تقاضای مظنه قیمت
perfectly inelastic demand U تقاضای کاملا بی کشش
perfectly elastic demand U تقاضای کاملا با کشش
derived demand U تقاضای مشتق شده
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
taxed U تحمیل تقاضای سنگین
taxes U تحمیل تقاضای سنگین
tax U تحمیل تقاضای سنگین
demand U تقاضای خرید کالا
demanded U تقاضای خرید کالا
demands U تقاضای خرید کالا
demur U تقاضای درنگ یا مکث کردن
call of more U حق تقاضای زیاد کردن مبیع
demurrer U تقاضای تاخیر درصدور حکم
request time out U تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
To demand prompt payment. U تقاضای پرداخت فوری کردن
reclamation U تقاضای جبران خسارت کردن
To seek political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
planned demand U تقاضای برنامه ریزی شده
put the bite on someone <idiom> U از کسی تقاضای پول کردن
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
rts U Send To Request تقاضای ارسال
ask for a lady's hand U تقاضای ازدواج با بانویی کردن
demurred U تقاضای درنگ یا مکث کردن
demurring U تقاضای درنگ یا مکث کردن
demurs U تقاضای درنگ یا مکث کردن
layer U برنامهای که تقاضای ارسال کند
layers U برنامهای که تقاضای ارسال کند
To ask for political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
blue bark U تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
speculative demand for money U تقاضای سفته بازی برای پول
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
nonce word U واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
postulancy U تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
statement of charge U مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
ARQ U که در صورت خطا تقاضای ارسال دوباره داده میکند
reclama U تقاضای اغماض و تجدید نظر درتصمیمات متخذه یا رای
The victors demanded unconditional surrender . U فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
small claim U ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
reclamation U تقاضای خسارت تعمیرمجدد و به پای کار اوردن وسایل بازیابی مجدد
appeal play U تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
striking off the roll U اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
neoclassical economics U در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
effective demand U تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
say's law U عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searchingly U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searches U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searched U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
inelastic demand U تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
disoblige U دل کسی راشکستن تقاضای کسی را انجام ندادن منت ننهادن بر
channeled U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
purchase request U درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
queues U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
pi acceptor U پی پذیر
soluble U حل پذیر
cleavable U رخ پذیر
solvable U حل پذیر
pliable U خم پذیر
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com